i'm standing in the street crying out for you no one sees me but the sivler moon ------------------------------------------- سلام.من آوینم.یه دختر 16 ساله با دغدغه های خاص خودش. این وب و تقدیم میکنم به همه ی کسایی که مثل خودم مفهوم تنهایی رو درک می کنن.اونایی که مثل خودم خلوت تنهایی شون رو به همه چی ترجیح میدن. تقدیم به همه ی دوستای مهربونم که همیشه مواظب منن که توی تنهاییام نشکنم. دوستون دارم.خوشحال میشم که اهاتون آشنا شم. ---------------------------------------- "دست نوشته های کسی که دلخوشی اش همین است.... که تو می بینی و می خوانی.... می خندی و میروی.... دست خودم نیست.... باید هر روز اضافه کنم چون چیزی به پایانم باقی نیست... مجبورم چیزی باقی بگذارم، برای.... هیچ.... عجله دارم به نام نویسنده ای که اسمش فراموش شد... بی سلام خداحافظ.... ------------------------------ باز هم سر در گمی به دنبال واژه ایی برای توصیف چشمانت می گردم لحظه ها یم اسیر تاریکی شبهای تیره اند اما به دنبال باریکه های نور رهسپار این دیار شده ام واژه ها باز هم با من غریبه اند احساس میکنم نوشته هایم با دنیای تو سالهاست که آشنا هستند از سر ناتوانی برایت می نویسم این چنین غریبانه...... غریبانه در پیکاری که نهایتش رنگ چشمان توست شاید برای توصیفت کم باشم اما شما ....... آری شما برای بزرگواری خلق شده ای پس تو را با تمام کوچکی خودم به بزرگ ترین کلمات می سپارم کلماتی مثل خدا ........... ---------------------------------------------- چه آسان بر من می بخشی چه آسان در تو رهایم در این امتداد بی رمق این تیره ترین شبها به دنبال راهی میگردم چه لحظه های بی رحمی...... میبینی؟ اشکهای چشمانم را میگویم من اما میبینم که هر کدامشان به تمنای وجودت میریزند ودر هر کدام آرزوهایم را میبینم می خواهم فریاد بزنم کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود........ -------------------------------------- آسمانم را برای بودنت ورق زدم در واپسین ثانیه ها نامت را بوسیدم از بلندای این آسمان کبود چه میدرخشی؟ مگر سودای شب و روز را در تو حس کردن به جز آرامش درسی دارد؟ از کدام قبیله ایی که عاشقانه در پاییزم در بهار زندگانیم رخنه کرده ایی من........ پائیزیم در تمام هستی من یک وجب پائیزم یک وجب پائیز پیشکش دستانت ------------------------------------- بمون ولی به خاطر غرور خسته ام برو برو ولی به خاطر دل شکسته ام بمون تو رو نفس کشیدمو ، به گریه با تو ساختم چه دیر عاشقت شدم ، چه دیرتر شناختم تو با منی ، بی تو ام ، ببین چه گریه آوره سکوت کن ، سکوت کن ، سکوت حرف آخره بمون که بی تو زندگی ، تقاص اشتباهمه عذاب دوست داشتن ، تلافی گناهمه ببین چه سرد و بی صدا ، ببین چه صاف و ساده ام گلی که دوست داشته ام ، به دست باد داده ام بمون ولی به خاطر غرور خسته ام برو برو ولی به خاطر دل شکسته ام بمون به موندن تو عاشقم ، به رفتن تو مبتلا شکسته ام ولی برو ، بریده ام ولی بیا چه عاشقانه زیسته ام ، چه بی صدا گریستم چه ساده با تو هستم و چه ساده بی تو نیستم