هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گِریَست
تو قشنگی مثلِ بارون من دلم ، پر از گِلایست!
هنوزم تو این هیاهو تو این ، بغضِ شبونه
منُ گنجشکای خونه دیدنت عادتمونِ
پشتِ پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم
ای که بی تو خودمُ تک و تنها میبینم
ما دوتا پنجره بودیم! گفتی که باید بمیریم!
دیوارا همه خراب شد ولی ما ، هنوز اسیریم
ما هنوزم ، مثلِ مرداب وصلِ آیینه ی کویریم
ما همونیم ، که میخواستیم خورشیدُ با دست بگیریم!
گریه هام حروم شدن!، کاری بکن
چشمِ من ،بیا منو ،یاری بکن!
وقتی که به تو رسیدم هنوزم آهو نفس داشت
هنوزم چلچله انگار تو چشاش غمِ قفس داشت!
غزلم گریه نمیکرد! تو شبای بی چراغی
من و تو هم قصه بودیم از ستاره به اقاقی
حالا امّا ،دیگه وقتِ رفتنه
جاده اسمِ ،منو فریاد میزنه!
حالا من موندمُ یادِ کوچه های خاکی و خیس!
یادِ خونه ای که دیگه ، خیلی وقته مالِ ما نیست
اگه خاموشمُ خسته اگه از تو دوره دورم
تکیه کن به من غریبه من یک کوهِ پر غرورم
پشتِ پنجره هنوزم چشم به راهت میشینم
ای که بی تو خودمُ تک و تنها میبینم
پ.ن:همیشه روزای خاص تو زندگی من عدد زوج بودن...همیشه . اما من بازم به عدد شانسم معتقدم.. و حاضرم شرط ببندم که کارت حضور جلسه ام که بگیرم بازم 7 نقش پر رنگی رو ایفا میکنه!!!
البته به قول دوستان گرام،باید دعا کنم رتبه کنکورم ۷..یا ۷۷ ... یا ۷۷۷ ... باشه..!! خدارو چه دیدی!
پ.ن2:یه عالم التماس فاطی رو کردم تا اخرش این اهنگ هیاهو ی گوگوش و برام بلوتوث کرد..از صبح هزار بار گوشش دادم...